Single Alone Aloneboy

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد.اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت.هر روز به اون فروسگاه میرفت و یه سی دی میخرید"فقط به خاطر صحبت کردن با اون....بعد از یک ماه پسرک مرد....وقتی دخترک به خونه ی اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت:که اون مرده و دخترک را به اتاق پسر برد.... دخترک دید پسرک هیچکدام از سی دی ها را باز نکرده....دخترک آنقدر گریه کرد و گریه کرد تا بالاخره اونم مردورفت پیش پسرک....میدونی چرا دخترک گریه میکرد؟؟؟؟؟چون تمام نامه های عاشقانه اش رو تو جعبه ی سی دی میزاشت و به پسرک میداد

+ تاريخ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:دلتنگی,تنهایی,دلگیر,غم,غمگین,دل تنگ,دلتنگ,سکوت,ساکتم,وقتی,چی میکشم,ساعت 1:52 نويسنده Alone |

گاهي تنهاييم آنقدر قيمتي است،در نمي گشايم حتي براي تو که
سال ها
منتظر آمدنت بودم.

+ تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:دلتنگی,تنهایی,دلگیر,غم,غمگین,دل تنگ,دلتنگ,سکوت,ساکتم,وقتی,چی میکشم,ساعت 18:54 نويسنده Alone |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد